رمان «خط تماس» در نوع خود کمنظیر است، چرا که زندگی و خاطرات شهدا کمتر در قالب رمان منتشر شده است، همچنین این رمان، از نادر کتابهایی بوده که در این سبک نگارش شده است. ساختار این رمان از پیچیدگیهای خاصی برخودار بوده که همین موضوع به جذابیتش افزوده است.
«محمدرضا بایرامی»، نویسنده اصرار دارد تا زیاد در خصوص داستان صحبت نکند حتی در رمان «خط تماس» هم کمتر نامی از شهید کاظمی دید میشود تا مخاطبان با دیدن و خواندن آن لذت مطالعهاش را ببرند.
کتاب «خط تماس» توسط نشر «فاتحان» با همکاری کنگره سرداران و 2500 شهید نجف آباد در 252 صفحه و قطع رقعی و با مدیریت هنری و کتابسازی توسط مؤسسه شهید کاظمی در روز شهادت این شهید آماده و به زودی منتشر میشود.
بر اساس این گزارش، محمدرضا بایرامی در سال 1344 در روستای لاطران در دامنه کوه سبلان استان اردبیل متولد شد. در اواخر دوره دبستان خانوادهاش روستا را ترک میکنند و به تهران میآیند.
در نوجوانی به آثار صمد بهرنگی علاقهمند میشود. اولین قصهاش را برای رادیو فرستاد و در کارگاه قصه نویسی شرکت کرد اما به دلیل تأمین مخارج تحصیل خود مجبور شد کار کند و نتواند در آن کارگاه حضور یابد.
عمده آثار بایرامی یا از روستا بوده یا از دفاع مقدس است. هنوز خاطرات کودکی در ذهنش وجود دارد و موجد آثار ارزشمندی از او شده است، از سابقه فعالیتهای فرهنگی او میتوان به داستاننویسی و برنده جوایز متعددی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری، جشنواره ادب و پایداری، جشنواره روستا، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سمینار بررسی رمان ایران و جهان، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و کتاب سال مسجد جواد الائمه، برنده جایزه جهانی کبرای آبی و خرس طلایی از کشور سوئیس، اشاره کرد.
وی یکی از بهترین داستان نویسان کودک و نوجوان 20 سال اخیر است، همچنین از جمله آثار نوشته شده «محمدرضا بایرامی»، رمان «کوه مرا صدا زد»، رمان «بر لبه پرتگاه»، مجموعه داستان «بعد از کشتار»، داستان «رعد یک بار غرید»، رمان نوجوان «دود پشت تپه»، رمان نوجوان «عقابهای تپه 60»، خاطره ادبی «دشت شقایقها»، خاطره ادبی «هفت روز آخر»، داستان «به کشتی نشسته»، مجموعه داستان «به دنبال صدای او»، «عقابها»، «بازنویسی خاطرات شبهای بمباران»، «صدای جنگ»، داستان «عبور از کویر»، مجموعه داستان «همراهان»، کتاب «سایه ملخ»، «پل معلق»، «دره پلنگها»، رمان «بادهای خزان» و «مردگان باغ سبز»، است.